سپهرسپهر، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه سن داره

آسمون زندگی مامانی و بابایی

جوجه به دانشگاه می رود...

عزیز دلم جوجه کوچولو ببخش خاله که کلی وقته نیومدم سروقت وبلاگت. آخه خاله تا یه هفته پیش که درگیر دکتر شدن بوده (که شما هم به عنوان شاهد تشریف آوردین دانشکده و در جلسه دفاع من حضور پرشور داشتین ) بعد از اون هم به لطف همون دکتر شدن، بیمار شده و از درد گردن یه هفته اس که سرشو نمیتونه خم کنه و بهمین دلیل نتونسته بیاد وب شما رو آپ کنه. تازه از روز بعد دفاع پایان نامه هم که رفته سرکار و روز از نو روزی از نو. اما امروز به لطف این قرص و پمادهایی که دکتر کریمیان نوشته یه کم بهتر شده و و البته با بهینه کردن سیستم کیبورد کامپیوتر در وضعیت ایستاده به جای صاف تونسته چند خطی اندر احوالات خودش و تو بنویسه. توی این مدت شما هم که مثل برق و باد ماش...
28 تير 1392

18 ماهگیت مبارک عسلم

سلام قربونت برم من . عزیزکم چند روزی از 18 ماهگیت میگذره و من فرصت نکرده بودم بیام وبتو آپ کنم . تا امروز که خوابیدی و انگار قصد بیدار شدن هم نداری. نازنینم دیگه شمار کلماتی که بلدی از دستم رفته . با اون زبون شیرینت همه رو عاشق خودت میکنی . دیروز با خاله رفته بودی مزون تا اومدم پیشت دیدم داری بلند بلند میگی گناااااااااااااااااز پریروز هم سر ناهار بابایی که تشکر کرد شما هم بلافاصله گفتی مامان مرسی. آخه فدااات بشم نمیگی من از دستت غش میکنم نمکدوون. واکسن 1.5 سالگیت رو هم زدیم و خدا رو شکر به خیر گذشت البته خیلی اذیت شدی ولی دیگه تموم شد. جوجه یک ماهی که میرفتم ایروبیک نزدیک خونه مادرجوونی حسابی بهشون وابسته شدی اما ح...
11 تير 1392
1